- غبن کشیدن
- زیان بردن ضرر خوردن
معنی غبن کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو
- غبن کشیدن
- متضرر شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کشتن بیرون آوردن جان، عذاب دادن معذب کردن
بانگ برآوردن، فریاد بلند کشیدن
در بند و زندان گذرانیدن، در زندان به سر بردن
خورش کشیدن غذا را از دیگ در ظرفها ریختن طعام کشیدن
به غربت رفتن جلای وطن کردن
غصه خوردن رنج کشیدن
تمام و کامل کشیدن کمان
حمل کردن غله از جایی به جایی
آواز بلند برآوردن در عزا و عروسی و غیره
انتقام کشیدن
حمل آب از جائی به جائی، بیرون آوردن آب با دلو
از دور استشمام کردن
بوییدن، بو کردن، استشمام
کنایه از غصه خوردن، اندوه خوردن، غم خوردن
کشیدن غم و اندوه تحمل غم
((کَ یا کِ دَ))
فرهنگ فارسی معین
کشیدن آب از چاه، شستن جامه در آب تا کف ناشی از صابون از بین برود، تطهیر شرعی، چرکین شدن زخم در اثر آب آلوده
آب را با دلو از چاه بالا آوردن، بردن آب با ظرف از جایی به جایی، جامه یا پارچه ای را در آب شستن، چرک کردن زخم به سبب آلوده شدن با آب ناپاک
сливать
abfließen
сливати
odprowadzać
drenar
drenare
drainer
afvoeren
mengeringkan
निकालना